“دکترحسنابوالقاسمی” در سال ۱۳۴۱ در شهر قم متولد شدند. ایشان مدرک دکترایپزشکی را سال ۱۳۶۸، تخصص کودکان را سال ۱۳۷۱ و مدرک فوقتخصص خون و سرطان كودكان خود را در سال ۱۳۷۳ از دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي اخذ نمودند و دوره تکمیلی فوقتخصص هماتولوژی را در سال ۱۳۷۴ در دانشگاه لندن گذراندند. “دکترابوالقاسمی” عهدهدار مسئولیتهای رئيس دانشگاه علومپزشكيشهيدبهشتي تهران، مدير عامل سازمان انتقالخونايران، رئيس موسسه عالي آموزشي و پژوهشي طبانتقالخون، رئيس پژوهشكدهطبرزمي، مديرگروه كودكان و نوزادان دانشگاهعلومپزشكي بقيه ا… (عج) تهران، رئيس انجمنعلميخونوسرطان كودكان ايران، دبير هیئت ممتحنه و ارزشیابی رشته فوقتخصصيخون و سرطان كودكان، مجري برنامه رشته فوق تخصصي خونوسرطان كودكان، سردبير مجلهIJBC، مدير مسئول مجله طبنظامي، مدير كل پايگاه انتقالخون استان تهران بودهاند و نیز عضویت در كميته کشوری تالاسمی، دبیرخانه انجمنهای علمی وزارتبهداشت، هيئت امناي دانشگاهعلومپزشكي قم، همکاری جهانی امنیتخونسازمان بهداشت جهاني، انجمن بينالمللي انتقال خون، كميته علمي بهبود تغذيه و رشد كودكان، هيئت تحریريه فصلنامه پژوهشی خون و تالیف ۱۴ جلد کتاب، ۴۰ مقاله فارسی و ۷۰ مقاله انگلیسی از دیگر فعالیتهای ایشان است.
دکترحسنابوالقاسمی :
هرجا بتوانیم خوب مدیریت کنیم، دستاوردهای خوبی هم خواهیم داشت
• از نظر حضرتعالی جایگاه کشور در خصوص فعالیتهای علمی، تحقیقاتی و کنگرههای مرتبط با خونشناسی و انکولوژی در چه وضعیتی قرار دارد ؟
میتوان گفت فعالیتهای حیاتی در زمینه خون وسرطان وضعیتی بهتر نسبت به سایر رشتهها دارد؛ بهعلت اینکه تنوعی از بیماریهای خونی به لحاظ ژنتیک در کشور وجود دارد. مثل تالاسمی که یک بیماری نسبتا شایع در کشور است یا بیماریهای نادر انعقادی که آمار ایران به تنهایی به اندازه کل اروپاست و اختلالاتی که نقش ژنتیک در آنها بارز است ولی اینها منجر به کم خونیهای ارثی میشود مثل آنمی فانکونی بنابراین مواد و ظرفیت لازم برای تحقیق در کشور وجود دارد. از طرفی اتفاق خوبی در دهه ۷۰ افتاد و آن اینکه تعداد زیادی نیروی فوق تخصص برای رشته خون و سرطان تربیت شدند که الان در زمینه اطفال حدود ۱۵۰ پزشک و در بالغین بیش از ۳۰۰ نفر هستند. از نظر نیروی انسانی تقریبا نیروهای خوبی وجود دارد. از نظر امکانات تحقیقاتی هم در حد امکانات فراهم شده در کشور، تحقیقات صورت گرفته و لذا اگر در نمایه های بینالمللی نگاهی بیندازیم وضعیت مقالات در زمینه خون نسبت به سایر رشتهها بهتر است. “ در موضوع سرطان، کشور ما در آینده با چالشهای زیادی روبرو خواهد شد بهعلت اینکه داروهایی باید ساخته شود که این داروها نوعا گران هستند.” الان شیمی درمانیهایی که به شکل مرسوم استفاده میشود ارزان است حتی آنقدر ارزان است که برای کارخانهها صرفه تولید ندارد با اینکه موثر هم هستند ولی امروزه درمان بیشتر به سمت Target Therapy شیفت پیدا کرده است که این داروها از جنس Monoclonal Antibody هستند و معمولا هم گران است . بنابراین فعالیتهای تحقیقاتی در زمینه تولید داروهای ضد سرطان و داروهایی که در زمینه هماتولوژی استفاده میشود بهخصوص هموفیلی و تالاسمی اینها بایستی شتاب بگیرد البته کارهای خوبی انجام شده است بعضی از اینها در کشور تولید شدهاند مثل داروی”تالاسمی” و بخش اعظم داروهای هموفیلی، داروهای ضد سرطان مثل Rituximab ساخته شده است و ما بایستی آیندهنگری داشته باشیم چه داروهایی در آینده میآیند که در تولید آنها فعالیت کنیم وگرنه باید تمام بودجه مملکت را صرف واردات داروی ضد سرطان کنیم. پس هرگونه سرمایهگذاری که در تحقیقات برای تولید داروهای ضد سرطان انجام شود مقرون به صرفه است. بهخصوص باید بتوانیم دارو را صادر کنیم چون مسلما ما نمیتوانیم همه داروها را بسازیم پس از اول باید به گونه ای تولید کنیم که بتوانیم اینها را صادر کنیم. تیم تحقیقاتی ما در انجمن خونوسرطان کودکان ایران، مطالعه بالینی در زمینه FACTOR 8، FACTOR 7 را به عهده داشت که خوشبختانه به خوبی انجام شد و برای داروهای تالاسمی، نیز کارآزمایی بالینی را ما انجام دادیم . اگر داروهایی ساخته شود که در بیماریهای خون و سرطان اطفال مورد نیاز باشد با کارخانههای سازنده همکاری میکنیم تا بتوانیم تا آنجا که ممکن است کشور را در این زمینه تقویت کنیم چرا که دارو در رشته ما بسیار مهم است.
“ من نمیگویم همه داروها را خودمان بسازیم اما خیلی خوب است که بخش عمده این داروها را خودمان بسازیم و قدرت صادر کردن آن را هم داشته باشیم که اگر نیاز به واردکردن دارویی داشته باشیم بتوانیم به جای ارز نفت با ارز حاصل از صادراتمان داروی مورد نیاز را وارد کنیم ” • نظرتان در رابطه با تامین داروهای مورد نیاز کشور علیالخصوص برای بیماریهای خاص در شرایط تحریم چیست؟ طبیعتا تحریم یک سری مشکلات ایجاد میکند دسترسی را به داروهای برند مشکل میکند چون داروهای برند اغلب در غرب است و کانالهای مالی ما در غرب بسته شده است و مشکلاتی ایجاد میکند که مجبور میشویم داروهای ژنریک از کشورهای دیگر وارد کنیم که ممکن است کیفیت داروی برند را نداشته باشند. از طرفی تحریم فرصتی برای تولید در داخل کشور ایجاد کرده است که جنبه مثبت تحریم است. به نظر من ما اگر ضعف مدیریتی نداشتیم تحریم آنقدر ضرر نمیزد و اگر مدیران قوی داشته باشیم خیلی از این تحریمها میتواند دور زده شود و جانشین آن داروی داخلی باشد. در اوج آن زمان که ما نمی توانستیم داروی IVIG را از خارج بخریم من و پرسنل انتقال خون در سال ۱۳۸۴ با یک حرکت ساده تمام پلاسماهایی که دور ریخته میشد را به داروهای بسیار گران قیمت که ارزش طلا دارند مثل IVIG ، آلبومین،FACTOR 8،FACTOR 9 تبدیل کردیم و فقط تنها کاری که انجام دادیم این بود که سازمان را به تجهیزات خوب مجهز کردیم و سعی کردیم زیر بار GMP برویم تا آن قواعد و استانداردهایی که در دنیا رعایت میشود را ما هم رعایت کنیم. الان میبینیم که سازمان انتقال خون چقدر رشد کرده است.
همان زمان از مجلس درخواست بودجه شد که مخالفت کردند ولی من قول دادم که ظرف چند سال این بودجه را برگردانم و ملاحظه میشود که۱۸۰،۰۰۰ لیتر پلاسما در سال صادرکردیمکه هنوز هم همان مقدار است و محصولات خارجی را برگرداندیم. به تعداد زیادی مرکز مجوز دادیم که اینها الان حدود ۲۲۰،۰۰۰ لیتر پلاسما صادر میکنند. اگر این دوره هم مجوزها ادامه پیدا میکرد الان صادرات به ۱،۰۰۰،۰۰۰ لیتر هم رسیده بود ولی متأسفانه مجوز داده نشد و صادرات کاهش پیدا کرد اگر دولت اراده کند که مجوز صادر شود؛ هم شغل ایجاد میشود، هم مقدار زیادی پلاسما در کشور میتواند تولید شود و منابع ارزی خوبی برای کشور بیاورد و میتوان از منابع ارزی حاصل پالایشگاه ساخت و برکات زیادی خواهد داشت. “ هر جا که ما بتوانیم خوب مدیریت کنیم دستاوردهای خوبی هم خواهیم داشت.”
• با توجه به اینکه این روزها مباحثی در رابطه با پالایشگاه پلاسما وجود دارد؛ لطفا نظرتان را بفرمائید.
سالها دنبال پالایشگاه پلاسما بودند؛ ما پالایشگاه ناقصی داشتیم که بهدلایلی از طرف دادگاه بسته شد. بعد از آن اشتباهی که میشد این بود که در پی ساخت پالایشگاه بودند و کسی به فکر این نبود که در این پالایشگاه چه باید ریخته شود. باید پلاسمای استاندارد میریختند که اول پلاسما بایستی استاندارد می شد. ما پلاسما را استاندارد کردیم. در حقیقت ۵۰ % قیمت تمام شده داروها در همین پلاسما است.ما اگر اراده کنیم می توانیم پالایشگاه هم بسازیم. میتوانیم “سرمهای هیپرایمون” هم درست کنیم که به نظر من این کاملاً شدنی است.
• آیا برنامه تحول نظام سلامت در حوزه بهداشت و درمان، موفق بوده است؟
طرح تحول نظام سلامت برنامهای بود که نقاط قوت و نقاط ضعف آن تا الان روشن شده است برنامهای بود که تاحدودی عجولانه تدوین شد و بخشی از منابع مالی دولت به این طرح اساس پیدا کرد بدون آنکه برنامه ریزی دقیقی بر روی آن انجام شود و بعد هم آن منابع مالی کاهش پیدا کرد و هر آنچه که لازم بود برای حفظ کرامت بیمار که به نظرم ایده خوبی بود که بیمار بتواند از بخشهای دولتی سرویس خوب و بی دغدغه ای را بگیرد، همگی نقش بر آب شد. بهدلیل اینکه این طرح پیشبینی های لازم را نداشت و گاید لاین ها وجود نداشت میتوانم بگویم، تقریبا یک طرح شکست خورده است الان نمیشود به عنوان طرح موفق از آن نام برد. اگر از ابتدا این چند عیب را برطرف میکردند و نظام ارجاع اصلاح میشد؛ از طرفی تجویز ها و بستری کردنها و همکاریهای بیمه به گونهای بود که از ریخت و پاشها جلوگیری می شد، طبیعتا تزریق منابع مالی به سیستم بهداشت و درمان به کاهش درد و آلام مردم کمک میکرد.
• آیا آن چیزی که ما امروز در کشور از تولید داخل میبینیم، به معنای واقعی وجود دارد؟ و شما سیاستهای حمایتی را چطور ارزیابی میکنید؟
تا وقتیکه بانک ها غرق در فساد باشند نمیتوانید تولید را رواج بدهید بانکهای ما همگی کاسب هستند. هر وقت بانکها در خدمت نظام درآمدند آن وقت تولید هم رونق پیدا میکند ریشه تمام شکستها در تولید، بانکها هستند که الان کاسب کارانه در مملکت ما کار میکنند و بانکهایی نیستند که بتوانند تولید را رونق بدهند بایستی این بانکها بصورت اساسی در قوانین و مقرراتشان بازنگری شود بایستی منفعت طلبی عدهای که در راس این بانکها برای مدیریت قرار گرفتند جمع شود و بانک مثل همه کشورهای دنیا در خدمت مردم باشد بقیه موضوعات فرع هستند مثل فساد اداری، بروکراسی اداری و اینکه برای مجوز، افراد باید در سیستمهای اداری زمان زیادی را صرف کنند تا سرمایه شان را در این جهت راه بیندازند.
• برای همکاران ما جالب است که بدانند آقای دکتر ابوالقاسمی در اوقات فراغت چه علاقهمندی هایی را دنبال میکنند ؟
آیا بهصورت حرفهای ورزش خاصی را انجام می دهند و سایر فعالیتهای اجتماعی هم دارند؟ ما پزشکان فراغت نداریم ولی وقت فراغتم را بیشتر صرف سلامت معنوی میکنم سلامت معنوی بخشی از سلامت است که در کشور مغفول مانده است برای جا انداختن این مهم درفرهنگستان فعالیت میکنم و برنامههای آنجا را پیش میبرم که بتوانیم نوشته-های خوبی در این زمینه داشته باشیم. بخش دیگر از فراغتم را صرف انجمن میکنم که در آن همایشهای خوبی را برنامه ریزی میکنیم. فلوها و رزیدنتهای فوق تخصص خودمان را در دنیای مجازی آموزش میدهم تا با کیسها آشنا شوند و تجربیاتم را در اختیارشان قرار میدهم. فعالیت ورزشی هم در حد نیاز بهصورت پیادهروی، کوهنوردی و فعالیت در باغ دارم .
• تشکر میکنم که وقت ارزشمندتان را در اختیار ما قرار دادید در آخر توصیه، پیشنهاد و یا انتقادی دارید بفرمایید .
از شرکت تدا ( تدارکات درمان التیام) و در راس آن “جناب سیدحسین لسان” که از بازرگانان خوب هستند و زحمات زیادی در زمینه تجارت دارو و تجهیزات پزشکی داشتند، تشکر میکنم. امیدوارم این مجله بتواند اطلاعات مفیدی را در اختیار کسانی که به آن دسترسی دارند و میخوانند قرار بدهد.